۰۵ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۸:۳۵
کد خبر: ۶۰۷۴۸۰

شعر | یک عمر بر این خاک چه کردی؟ چه نکردی؟

شعر | یک عمر بر این خاک چه کردی؟ چه نکردی؟
دل از تو چه می‌خواست به‌جز مصرع سرخی، دارایی تو چیست به‌جز دفتر زردی.

باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | سیدمحمدمهدی‌شفیعی

خوب بیاندیش

تا چند بر این گردن، هر سوی بگردی؟
ای کاش که می‌خوردی از امروز به دردی

ای سر! بنشین گوشه‌ای و خوب بیاندیش
یک عمر بر این خاک چه کردی؟ چه نکردی؟

دل از تو چه می‌خواست به‌جز مصرع سرخی
دارایی تو چیست به‌جز دفتر زردی

باید بشوی همدم خون، خون گلویت
حیف است که دلگرم شوی با دم سردی

حیف است که بر بالشی آرام بگیری
ای کاش شوی دست به دامان نبردی

ای کاش تو هم حر شوی و لحظه‌ی آخر
مردانه بیارامی بر زانوی مردی.

918/ی704/س

ارسال نظرات